جعبه یواشکی ها

با همچون تویی قصه ها توانم نوشت ... (شاملو)

جعبه یواشکی ها

با همچون تویی قصه ها توانم نوشت ... (شاملو)

هو الطبیب


پرنده ای بودم که مرا سنگ زدند

زخم بالم را که می بستی

عاشقم شدی


  ادامه مطلب ...

از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی

تو فکر کن نگهبان های یک دژ محکم همگی اسیر افسون یک پریزاد شوند ، چه خواهد شد؟

یا فکر کن شیر یک بیشه مخوف نگران آهویی سر به هوا شود ، چه خواهد شد؟

یا صیادی مسخ چشمان  صید خود شود ، چه خواهد شد؟


این روزهاهمان قدر بی دفاع شده ای  همان قدر حواس پرت  و همان قدر مستاصل .کمی بیشتر هوایت  را خواهم داشت .

هوالرفیق


جواب  سونوگرافی مجدد همراه با هشدار شدید دکتر بود.

حق داشت . اگه دوره  قبل دارو مصرف می کردم  اینقدر زیادتر نمیشد. نگرانی ای نسبت به آینده ندارم اما اینکه اتفاق بدتری بیفته به خاطر درمان نشدن نگرانم می کنه .



teaching



خدا از سر تقصیراتم بگذره 

 این جمله ( اصطلاح )  رو بهشون یاد دادم     I will eat you with out salt  

کلی کیف کردن  ولی...

انصافا باید انگیزه داشته باشن تا زبان رو خوب یاد بگیرن دیگه ( توجیه می کنم در حد لالیگا ) 



من معلمی رو دوست دارم 

تمرین می کنم تا بتوانم به تو یاد دهم  که چطور می توان دوست داشتن را بدون هیچ حاشیه ای به زبان آورد . 

حالا با من تکرار  کن 

دوستت دارم هزار تاااااا 


بهترین هدیه برای تولدم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.