-
خدا هم پاییز را عاشقانه دوست دارد
سهشنبه 1 مهر 1399 09:16
امروز اول مهر است . اول ماه زیبا و فصل محبوب من . دیر بود اما یاد گرفتم سلیقه ها متفاوته و من این تفاوت رو حتی از نزدیکانم هم باید قبول کنم . سخت و بسیار سخت هست که تنهایی حال خوشی داشته باشی . اما وقتی این تنهایی خوش بودن رو یاد بگیری دیگه همه اون شور وهیجان و دوست داشتن از دست میره . قسمت این بود که شروع کنم به دوست...
-
هوالکریم
سهشنبه 3 تیر 1399 11:18
امروز میلاد حضرت معصومه هست و روز دختر به روز دختر سال قبل فکر می کنم به خاطره هایی که ادامه نداشتو تلخ شد به دختر های موفق فکر می کنم به اونایی که همسن من هستن و بسیار موفق دقیقا متولد سال من جای بدی نیستم اما این خیلی کمه من توان بزرگتر شدن رو دارم ولی همیشه تنبلی هم دارم به کارهای عقب افتاده ای که می تونست خیلی...
-
توانا
شنبه 20 اردیبهشت 1399 09:03
-
هوالرفیق
سهشنبه 19 فروردین 1399 08:32
دیروز از سر استیصال قران بالای تخت را باز کردم و از تو خواستم با من حرف بزنی یادت هست چجوری منت کشیدم والتماس کردم که اره درسته من بدم و کلی از این حرفا اما تو مرام تو نیست منو ول کنی به امان خدا بعد برای یه موضوع باز کردم انسان از عجله افریده شده اما به زودی ایات خودم را نشان میدهم . دلم ارام شد حتی ترجمه قران های...
-
هوالطیف
سهشنبه 19 فروردین 1399 08:23
-
یا قوی
چهارشنبه 21 اسفند 1398 13:21
-
یا قادر علی کل شی
دوشنبه 19 اسفند 1398 14:18
-
یا من اسمه دوا
دوشنبه 28 بهمن 1398 09:58
بیشتر از یک سال هست که ننوشتم اینجا هر بار اتفاق های عجیب هر بار معجزه هر بار دل شکستن انگار فقط وقت دل شکستگی آدمو وادار به درد و دل کردن می کنه یک سال گذشت امسال هم رفتم کربلا ماجرای شالی که با بغض من بهم داده شد آبی که امسال خورده نشد و آقایی که امسال زیاد دیدمشون و دردی که برای مداوا رفتم اما وخیم تر شد و برگشتم...
-
الحمدلله الذی خلق الحسین
دوشنبه 14 آبان 1397 14:18
سراسیمه بودم وقت آمدن . می دانستم باید به سوی شما فرار کنم از همه دوست نداشتنی هایم. با همه بدی هایم آمدم که درمان شوم. آمدم آرام بگیرم. قرارمان این نبود. مبتلا شدم . من با دل آمدم. بی دل برگشتم. بی قرار شدم. همه چیز جا ماند در ظهر آن روزبزرگ در سرزمین خودت و در برابر چشمان خودت . از شما اگر درد هم رسد دوست دارم اما...
-
هو الانیس
دوشنبه 14 آبان 1397 14:09
روز قیامت حساب من با همه فرق دارد. آن روز میایی و روبروی من مینشینی . برایت از سختی های دنیایم می گویم. برایت از خنده های دنیایم می گویم. همه داستانها را خودم مو به مو روایت می کنم . با اینکه می دانم همه را می دانی اما لذت تعریف کردن را برای من بگذار. داشتم می گفتم .آها . همین طور که تعریف می کنم به یه جایی می رسم که...
-
هوالطبیب
دوشنبه 14 آبان 1397 13:56
کاش زودتر از روال معمولی پیر شوم . آلزایمر بگیرم . چشم هایم کم سو شوند و گوش هایم سنگین. آن وقت نبودنت ، ندیدنت و نشنیدن صدایت دیگر برایم شکنجه زندان های مخوف را تداعی نمی کند. آن وقت کمتر درد دارم.
-
هوالامخزن الاسرار
چهارشنبه 25 مهر 1397 13:25
1. گفتن چند جور است . یکی اینکه با تن صدای معمولی حرف می زنی . یکی دیگه اینکه محکم حرف می زنی . و ...... و نوع مطلوب من یواشکی حرف زدن . وقتی یواشکی یا در گوشی حرف می زنی یعنی فقط تو را محرم شنیدن می دانم نه بقیه را . یعنی تو مهمی و نزدیک . یعنی تو ((باید)) بدانی. یعنی نفس من حرمت دارد و تو آنقدر محترم هستی که از...
-
هو الفتاح
شنبه 21 مهر 1397 14:19
مثل پینوشه در شیلی هیتلر در آلمان استالین در شوروی موسولینی در ایتالیا و تو به اندازه همه آنها مخوف و زیرک با تب دیکتاتوری ات بمان و من را همان دلیل اتفاقات جنگ های تحمیلی بدان حواست هست که من اعجاز بلدم پس مثل فتح خرمشهر یا شکست حصر آبادان یا پیروزی هر انقلاب دیگری فقط کافی است اراده کنم و به چشمانت خیره شوم ....
-
هو المونس
شنبه 21 مهر 1397 11:25
ساکن زمین ! خبر داری ؟ اینجا ، در نیمکره شمالی زمین اتفاقی بزرگ در حال رخ دادن است. دلی در حال فروپاشی است. دلی در حال تکه تکه شدن است . چیزی شبیه به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دارد اتفاق می افتد. لطفا صدایم کن و .....
-
هوالمحبوب
پنجشنبه 19 مهر 1397 13:27
این نامه را یوسف فقط بخواند من تو را یوسف دیدم آن هنگام که همگان تو را فرعون می دانستند. چه فرقی می کند یعقوب باشم یا زلیخا ؟ که هر دو محکوم به انتظار شدند و هر دو برای عشق . و از واژه انتظار دردم می آید.پس به رسم قرآن قسم می خورم . سوگند به انتظار که کشنده است . تو که نیستی حالا شبیه زنانی شده ام که بی هوا دستان خود...
-
هو الطبیب
دوشنبه 16 مهر 1397 13:16
پرنده ای بودم که مرا سنگ زدند زخم بالم را که می بستی عاشقم شدی 1 بعید می دانم تو قبلا عاشق شده باشی یا شاید هم شدی نمی دانم می دانم هیچ کس مثل من نمی تواندتو را حواس پرت کند. 2 خسته ام بس که سالها در تنگناهای دوست داشته شدن که قرار گرفتن خودم را به گیج بودن زدم و رفتار های کودکانه کردم. هر کاری کردم تا ازمن دور شوند...
-
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
شنبه 14 مهر 1397 14:22
تو فکر کن نگهبان های یک دژ محکم همگی اسیر افسون یک پریزاد شوند ، چه خواهد شد؟ یا فکر کن شیر یک بیشه مخوف نگران آهویی سر به هوا شود ، چه خواهد شد؟ یا صیادی مسخ چشمان صید خود شود ، چه خواهد شد؟ این روزهاهمان قدر بی دفاع شده ای همان قدر حواس پرت و همان قدر مستاصل .کمی بیشتر هوایت را خواهم داشت .
-
هوالرفیق
شنبه 14 مهر 1397 14:11
جواب سونوگرافی مجدد همراه با هشدار شدید دکتر بود. حق داشت . اگه دوره قبل دارو مصرف می کردم اینقدر زیادتر نمیشد. نگرانی ای نسبت به آینده ندارم اما اینکه اتفاق بدتری بیفته به خاطر درمان نشدن نگرانم می کنه .
-
teaching
چهارشنبه 11 مهر 1397 14:17
خدا از سر تقصیراتم بگذره این جمله ( اصطلاح ) رو بهشون یاد دادم I will eat you with out salt کلی کیف کردن ولی... انصافا باید انگیزه داشته باشن تا زبان رو خوب یاد بگیرن دیگه ( توجیه می کنم در حد لالیگا ) من معلمی رو دوست دارم تمرین می کنم تا بتوانم به تو یاد دهم که چطور می توان دوست داشتن را بدون هیچ حاشیه ای به زبان...
-
بهترین هدیه برای تولدم
سهشنبه 10 مهر 1397 09:42
-
برای امروز
سهشنبه 10 مهر 1397 09:01
باید پسر میدشم اما دختر شدم که تو را آرزو کنم . هی جان به سر شدم که تو را آرزو کنم سالها پیش 10 مهر دخترک اومد به این دنیا قبل به دنیا اومدنش خیلی منتظرش بودن . حتی برای همین انتظار چیزی شبیه نذر یا قول و قرار اسم یه خانم سید که خیلی زیبا بوده و با سواد و نسبتی هم با دخترک داره رو میزارن تو شناسنامه دخترک. همه برای...
-
بلند آسمان جایگاه من است .
دوشنبه 9 مهر 1397 13:57
حس پرواز در منطقه امن همان حسی است که وقت نامیدن یک نفر با پیشوند حاجی ایجاد می شود .
-
دم مسیحا
دوشنبه 9 مهر 1397 13:49
عطاردوار دفترباره بودم زبردست ادیبان می نشستم چو دیدم لوح پیشانی ساقی شدم مست و قلمها را شکستم دخترک همه زندگی اش برنامه داشت . وقتی زودتر از هم سن و سالانش دیپلم مدرسه اش را گرفت بلافاصله دیپلم زبانش را هم گرفت . همان سال کنکور قبول شد . با اینکه گواهینامه نمی دادن بهش ولی یواشکی رانندگی می کرد . زندگی خوبی داشت....
-
گاهی به آسمان نگاه کن . من آسمان هستم .
دوشنبه 9 مهر 1397 13:25
جناب خدا اینکه هوای منو داری و بهانه گیری هام خسته ات نمی کنه عاشقتممممم دیروز تو رو دیدم تو چای بهار نارنجی که فرشته درست کرده بود،تو تمام نوازش های هانیه ، حتی تو پانتومیم های مهدیه تا من بخندم ، تو خواهش های خانم مهناز . تو رو دیدم تو مهربونی آقای رئیسم که دوست نداشتم منو ببینه بس که اوضاعم بد بود . تو رو دیدم وقتی...
-
ن والقلم و مایسطرون
شنبه 7 مهر 1397 13:43
1. تو چقدر باید مهم باشی تا در مقابلت با خیال راحت گریه کنم . 2. جانم روز قیامت هر کسی نامه ای در دست دارد . من عکس تو را به دست دارم . و چه قیامتی شود قیامت . 3. «سعدی! چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو» ای بیبصر! من میروم؟ او میکشد قلاب را 4. و من به معجزه نوشتن ایمان دارم
-
انقلاب درونی با سرنوشت نا معلوم
شنبه 7 مهر 1397 13:16
اگر حرفی به تو ناگفته ام جانا !! دلیلش ترس بوده نمی دانی من چنان آتشی ام تا کنون ندیده چشمانت که مانند شعله ای سر میکشم از گریبانت و ازین آتش رها خواهم تو را احساس حتی اگر ممنوعه باشه باز هم احساسه . فقط میشه ابراز نکرد یا بیان نکرد. ولی نمیشه از بین برد . چون به عمد ایجاد نشده که . خودش بوجود اومده . احساس ممنوعه مثه...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 مهر 1397 11:11
چند مورد یاد آوری 1. اومدیم اداره که کار کنیم به ساده ترین زبان بنا به هر دلیلی یا نیاز اجتماعی یا نیاز اقتصادی یا هر چی اصلا همکار محترم نمی دونه اینجا از ساعتهایی که برای خانواده مون هست بیشتر در کنار هم هستیم .؟؟ همکار محترم نمی دونه اینکه هرکی یه فرهنگ داره قبول ولی باید با استاندارد رفتار کرد تا تداخل رفتارهای...
-
حرم مقدس
شنبه 7 مهر 1397 09:06
اسم من تو لیست امسال نیست . یعنی امسال حضرت پدر رو نمیبینم . یعنی امسال عصر اربعین تو بین الحرمین نیستم . دلشوره لعنتی نمیزاره خوب باشم. اگه امسال نرم کربلا به جاش برای ژانویه با نیکو میرم مسافرت جای دیگه . شاید ویزامون درست شد و رفتیم خونه خواهرش . یا میرم کلی خیابونای ولیعصر رو می گردم و بعد مدتها پاییز گردی می کنم...
-
آشفته
پنجشنبه 5 مهر 1397 13:16
این دفعه که بگویی حواست کجاست ؟ خیلی صادقانه می گویم : خب معلومه ، به تو
-
خداوند متعال میفرماید: «نحن اقرب الیه من حبل الورید»؛ ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم.
پنجشنبه 5 مهر 1397 11:23
برای بوسیدن تو نقشه ای در سر دارم گردنت را می بوسم هم تو رابوسیده ام و هم به خدایت نزدیک شده ام دیدی چه مومن شده ام ؟ خدا هم گناهی نمی نویسد برایم!